
شهر سوخته، پژوهشگاه میراث فرهنگی ایران
سیستان و بلوچستان یکی از مراکز مهم تمدن در شرق فلات ایران است. منطقهای که نه تنها برای شناسایی ریشههای فرهنگ و تمدن فلات ایران با ارزش و دارای ویژگیهای منحصربهفرد است بلکه دریچهای برای آشنایی با سایر تمدنهای شبه قاره هند، آسیای مرکزی، خلیجفارس و میانرودان است. ذکر این نکته لازم است که بعضی از باستانشناسان براین عقیدهاند که جنوب شرق ایران بهویژه بلوچستان گذرگاه نخستین گروههای انسانهایی است که از آفریقا به سوی شرق آسیا مهاجرت کردند. لذا این منطقه کلیدی برای تحقیق در مورد چگونگی شکلگیری جوامع انسانی به شمار میرود. هرچند تاکنون بررسیهای کمی درباره دورههای پارینه سنگی در فلات ایران صورت گرفته که مهمترین آنها کشف ابزار سنگی از بستر کشفرود خراسان و ابزاری است که در شهر سوخته بدست آمدهاست. این ابزار همانندی زیادی با آثاری که از هیمالیا در سواحل شرقی مدیترانه کشف شدهاست دارند در بررسیهای انجامیافته در مسیر و لایههای رودخانههای لادیزی، سیمسن و ماشکند تعدادی ابزار مربوطه به دوران پارینه سنگی بهدستآمده که شبیه ابزاری سنگی است که در سوان پاکستان و اولدادی تانزانیا شناخته شدهاست. کشف نمونههایی از ابزار سنگی در اطراف شهر خاش و فلات سرحد توسط باستانشناس «جودیت ماروچک» بیانگر آنست که بلوچستان از دوران پارینه سنگی قدیم، میانه، و جدید محل سکونت انسانهای این دوره بودهاست. بیشترین ابزار سنگی مربوط به این عصر در کنارههای دریای مکران، سدیچ و کهستک بهدستآمده که شامل تیغههای سنگی است که به روش لوالوا ساخته شد که مربوط به ۷۵ هزار سال پیش است. با ورود انسان به مرحله شهرنشینی بقایای زیادی از واقعهای مهم در سراسر منطقه باقیمانده که مهمترین آن شهر سوخته است. شهری که در زیر سلسلهای از تپهها با ارتفاع بین ۱۲ تا ۱۸ متر از سطح زمینهای اطراف خود و در ۵۶ کیلومتری راه بین زابل و زاهدان آرمیدهاست. شهر سوخته یکی از نمادهای تمدن بزرگ دشت سیستان و یکی از عظیمترین شهرهای باستانی ایران است. شهری در دلتای رودخانه هیرمند با قدمت ۶ هزار سال در کاوشهای این منطقه که تاکنون صورتگرفتهاست. وسعت شهرسوخته بیش از ۱۵۰ هکتار است، بیش از نیمی از شهر کشفشده پوشیده از سفالها، ابزار سنگی نیمه قدیمی و اشیا فلزی است. فشردگی این اشیا به قدری است که حرکت کاوشگران را در محوطه بسیار سخت کردهاست. حفاریهای شهر سوخته به طور جدی از سال ۱۳۷۶ آغاز گردید. در این کاوشها معلوم شد که این شهر یکی از بزرگترین شهرهای دوران مفرغ در فلات ایران و خاورمیانه است. معماری این شهر از شاهکارهای شهرسازی است. شهر شامل سه بخش اصلی و سه بخش فرعی است. منطقه بزرگ مرکزی شامل بخشهای مسکونی شرقی، مرکزی و بخش غربی منطقه صنعتی را در خود جای دادهاست. و در نهایت منطقه گورستانها را باید نام برد.
در بخش مسکونی نظم و ترتیب در ساختمانها رعایتشده و خیابانها، کوچهها و ساختمانها را از یکدیگر جدا میکنند. مصالح ساختمانی که در این بنا به کار رفته عبارت بودند از چینه، خشت، چوب و نوعی حصیر. هر واحد مسکونی شامل ۶ تا ۱۰ اتاق بوده که شامل سقف، پله و اجاق بوده که در بین خرابههای این قسمت غیر از ظروف سفالی، پیکرههای کوچک گلین و گاهی سنگی انسان و حیوانات، اشیای چوبی و حصیری و ابزار بافندگی پارچه و طناب کشف شدهاست. افزون بر اینها لوح گلی کوچکی است که خط دوران ایلامی در آن یافتشده و مربوط به ۵۵۰۰ سال پیش است. در بنای آیینی که در سال ۱۳۷۸ کاوش آن آغاز شده دیوارهای با قطر ۱۲۵ سانت تا ۷۵ سانت ساخته شده و دیوارهای به طول ۵/۳ متر هنوز پابرجاست. اشیا موجود در این قسمت استخوان، فلز، چوب، سفال و ابزار پرستشی و مذهبی مانند پیکرههای انسان، جانور و سرپوشها، طاسهای گلی و صفحات سفالی مدور، ابزار فلزکاری نیز در قسمت صنعتی دید میشود. مهرهایی که در شهر سوخته یافتشده برخلاف مهرهای میانرودان مسطح است و بیشتر از سنگ صابون، سنگ مرمر، سنگ لاجورد و مفرغ ساخته شدهاند.
نکته جالب توجه اینکه بر روی بیشتر قطعات کشفشده اثر مهر باقی است. مهرها بیشتر به اشکال هندسی مثل مثلث، چهارگوش و صلیبی است. در مواردی از داخل قبور که در قسمت مربوطه در شهر کشف شده است، پارچههای به شکل کیسه در داخل ظروف و یا به شکل زیرانداز در قبور پیدا شدهاست. این پارچهها بیشتر فاسد و پوسیدهاند. رنگ این پارچهها قهوهای و گرم است که همگی منشا رنگ گیاهی دارند.
بیشک پیداشدن هزاران قطعه اشیای گوناگون در کشفیات شهرسوخته بیانگر ثروت و غنی این شهر و رفاه سرزمین و مردمان آن است.
با بررسی آنچه که به میراث مانده، ارتباط این شهر با روستاهای اقماری آن که تولیدکننده برخی از مواد موردنیاز جامعه بود و از طرف دیگر ارتباط با سرزمینهای دور که از نظر مبادله کالا اهمیت دارد را درخواهیم یافت. بابررسی قبور و اشیای دفنشده در آنها توسط باستانشناسان معلوم گردیده، تاکنون هم چگونگی ساخت این قبور و هم چندین نوع از آنها کشف شدهاست. هر یک از این گروه قبور به طبقه خاصی از طبقات اجتماعی آن دوره اختصاص داشتهاست. بنابراین نوع قبور چه به لحاظ اجتماعی و چه از نظر درجه فقر و ثروت و در پارهای از موارد با شغل افراد مدفون شده ارتباط دارد. اختلاف میان اشیا به کیفیت و مرغوبیت آنها از نظر ساختمانی و یا مواد استفادهشده در آنها بستگی به نوع ساختمان قبور دارد. به نحوی که جز کودکان که بیشتر آنان در گودالهای ساده و عمق کم و در برخی موارد بدون اجرای مراسم سنتی دفن شدهاند ارتباطی با جنسیت و یا سن و سال مدفونین نداشتهاست. در سایر موارد تفاوت در باورهای مذهبی و اختلاف طبقاتی موجود بین افراد آن جامعه بود. این گورها را به شکل گودال دوقسمتی سردابی، چندطبقه، گورهای عمودی تکنفره، دو نفره و چند نفره با اشیا گوناگونی که نشان از باور آنان دارد. از میان تمامی این گورها یک گونه از تدفین که تعداد آنها ولی از نظر ساختار قابلتوجه است گورهای سردابی و شبهسردابهای است. این گورها از دو قسمت متمایز تشکیل شدهاند، یک گودال عمومی و یک اتاقک یا دخمه خصوصی که در جنب دخمه عمومی قرار دارد. در این گورها اسکلت، اشیا و پیشکشهایی که به همراه متوفی دفن شدهاند برای هزاران سال به صورت سالم باقی ماندهاند. چراکه فضای سربسته و بدون هوا از فساد و از بین رفتن زودهنگام آنها جلوگیری میکردهاست. به همین دلیل اختلاط کمتری از اشیا با دیگر دورهها دیده میشود. از ۳۴ گور سردابهای کشفشده جمعا ۸۵۵ قطعه شیء به دست آمدهاست. بیشترین قطعاتی که در یک گور یافت شده ۱۰۱ قطعه است. در یکی از این گورها که متعلق به مردی حدودا ۲۵ ساله است با ۶۱ شیء یافت شده که به کلی از مسائل رایج، ظرفهای سفالین و سبدهای بافتهشده، ظروف چوبی، قاشق چوبی، بقایای انگور، مهر فلزی و بقایایی از اسکلت پرندگان و دو شی است که مشابه آن در شهر سوخته کشف نشدهاست. یکی جام پایهدار سفالی است که شاید نخستین کوشش بشر ساکن فلات ایران در نشان دادن حرکت و تجربهآموزی انیمیشن باشد و دیگر تخته بازی چوبی و مهرههای آن است. در ساخت اتاقها و دیوارهای شهر سوخته از کاهگل، حصیر و قطعات چوب استفادهشده که بیانگر آشنایی مردمان این سرزمین با هنر مهندسی است. فلاخنهای گلوله تخممرغی شکل که بیانگر سلاحی برای تدافع و شکار بود و یا مهرهایی که بر روی اشیا حک شده نشان از نظم و کنترل تولیدات در این شهر دارد. ابزار بافندگی مربوط به ۵۵۰۰ سال پیش، لوح گلی با خط عیلامی دوران اولیه عیلامیان، شانه چوبی معرق کاریشده که در کاوش سال ۱۳۷۹ کشف شد بیانگر آن است که هنر معرق و از آن که به چین نسبت داده شود هنری ایرانی است.