توریستی و گردشگری

به کسی که گردشگری می‌کند گردشگر یا توریست (tourist) گفته می‌شود. واژه گردشگر از زمانی پدید آمد که افراد طبقه متوسط اقدام به مسافرت کردن نمودند. از زمانی که مردم توانایی مالی بیشتری پیدا کردند و عمرشان طولانی‌تر شد، این امر ممکن شد. اغلب گردشگرها بیش از هر چیز به آب و هوا، فرهنگ یا طبیعت مقصد خود علاقه‌مند هستند. ثروتمندان همیشه به مناطق دوردست سفر کرده‌اند، البته نه به صورت اتفاقی، بلکه در نهایت به یک منظور خاص. به‌طور مثال برای دیدن ساختمان‌های معروف و آثار هنری، آموختن زبان‌های جدید و چشیدن غذاهای متفاوت. گردشگری سازمان‌یافته امروزه یک صنعت بسیار مهم در تمام جهان است

  • ۰
  • ۰
سالم‌ترین شیوه تغذیه در جهان

سالم‌ترین شیوه تغذیه در جهان

شیوه زندگی و سلامت افراد به تغذیه سالم وابسته است، مصرف متعادل چربی‌ها و نشاسته‌ها، شیرینی‌ها و نمک اگر در نوع تغذیه مردم رعایت شود، سلامت و تندرستی تامین می‌شود و وقتی سلامت باشد، در چی آن نشاط و شادابی جوامع را فرا می‌گیرد. در این نوشتار به سالم‌ترین تغذیه مردم جهان می‌پردازیم.

سنگاپور؛ ماهی و سبزی

بر اساس آمارهای منشر شده، نرخ امید به زندگی در سنگاپور ۸۲ سال است. با اینکه آنها در طول روز برنج زیادی مصرف می‌کنند اما چرا آنها در فهرست مصرف‌کنندگان سالم‌ترین تغذیه دنیا قرار دارند؟ به گفته دکتر شارل بلاژیانیچ، پزشک متخصص تغذیه دانشگاه لیون، کربوهیدرات‌های فراوان برنج با مواد غذایی مفید موجود در سبزی‌های تازه و ماهی- که آنها هم در رژیم غذایی سنگاپوری‌ها جای ثابتی دارند- خنثی می‌شود. گوشت قرمز چندان در رژیم غذایی سنگاپوری‌ها جایی ندارد. در مورد شیرینی‌ها هم آنها فقط میوه‌های شیرین، مثل انبه، مصرف می‌کنند.

ژاپن؛ تا خرخره نخور

سن امید به زندگی در ژاپن ۸۲ سال است. بوریس پاسترناک نویسنده مشهور (خالق کتاب دکتر ژیواگو) سال‌ها قبل رژیم غذایی ژاپنی‌ها را ستایش کرده بود. او در نوشته‌ای اشاره کرده که رژیم غذایی ژاپنی‌ها غنی از سبزی‌های خانواده کلم است (گل‌کلم، کلم بروکلی، کلم قرمز، بوک چوی و… ) و این باعث می‌شود رژیم غذایی آنها غنی از سبزی‌های تازه و مفید باشد. در ضمن منبع اصلی پروتئین در غذاهای ژاپنی، یعنی گوشت ماهی و سویا، جزو خانواده دوستداران قلب ارزیابی می‌شود. جدا از این دو ویژگی، رژیم غذایی ژاپنی‌ها غنی از کربوهیدرات‌های کمپلکس است که در نودل‌های ژاپنی به‌طور فراوان وجود دارد. نکته مهم‌تر اینکه بسیاری از ژاپنی‌ها از شیوه کم غذا خوردن پیروی می‌کنند. در واقع این یک سنت شده که آنها زمانی که احساس می‌کنند ۸۰ درصد معده آنها پر شده است، دست از غذا خوردن می‌کشند.

چین؛ سرخ کردنی ممنوع

سن امید به زندگی چینی‌ها ۷۳ سال است اما آنها هم تغذیه سالمی دارند. دکتر چن ژوهی، پزشک سازمان جهانی غذا می‌گوید: شیوه غذا خوردن چینی‌ها یکی از سالم‌ترین رژیم‌های غذایی جهان را شکل داده است. به گفته او، براساس سنت دو سوم غذای چینی‌ها را سبزی‌ها، میوه‌ها، حبوبات و غلات تشکیل می‌دهد. کلم و بوک چوی، سبزی‌های دارای ریشه خوراکی مثل ترب، سیر و پیاز و نیز زنجفیل در رژیم غذایی چینی‌ها جای ثابتی دارد که باعث سلامت غذایی آنها می‌شود. اگرچه چینی‌ها همیشه غذاهای خود، حتی سبزی‌ها را می‌پزند اما شیوه پخت آنها بیشتر بخارپز است و حتی گوشت را هم به این شیوه می‌پزند.

سوئد؛ لبنیات و ورزش

۸۱ سال سن خوبی برای امید به زندگی در سوئد است. این کشور شمال اروپایی اگرچه به دلیل شرایط جوی چندان محصولات میوه و سبزی نداشته و این محصولات در سنت غذایی آنها جای چندانی ندارد، اما نکته‌ای که در رژیم غذایی سوئدی‌ها شاخص است، اینکه در سفره آنها لبنیات، نان سیاه، خانواده بریها (توت‌فرنگی، بلوبری و… ) و ماهی جای ثابتی دارد. کلسیم فراوان لبنیات به بدن کمک می‌کند چربی‌ها را بسوزاند، نان سیاه و نان جو آکنده از فیبر هستند، خانواده بریها (توت‌فرنگی، بلوبری و… ) هم غنی از آنتی‌اکسیدان هستند و ماهی‌های سالمون و آزاد هم دوستدار قلب محسوب می‌شوند. در ضمن سوئدی‌ها ملتی هستند که بسیار به ورزش علاقه دارند و تقریبا تمامی آنها در رشته‌های ورزشی زمستانی کالری‌های زیادی می‌سوزانند.

فرانسه؛ بشقابی پر از سبزی

فرانسوی‌ها عاشق موادغذایی هستند اما سعی می‌کنند زیاده‌روی نکنند، به همین دلیل سن امید به زندگی‌شان ۸۱ سال است. فرانسوی‌ها اهل فست‌فود یا خوردن میان‌وعده‌های پرکالری نیستند، در ضمن آنها همیشه جای ثابتی برای سبزی‌ها در بشقاب‌های خود درنظر می‌گیرند.

فرانسوی‌ها به‌عنوان یکی از شکم‌چران‌ترین ملت‌های جهان شناخته می‌شوند و این تناقض از آنجا می‌آید که آنها عاشق غذاهای پرکالری مثل پنیر، شکلات و شیرینی هستند، اما با وجود خوردن این همه موادغذایی چاق‌کننده چاق نمی‌شوند. دکتر ژانپییر باکینول، در توضیح این مساله می‌گوید: «آنها عاشق موادغذایی هستند اما سعی می‌کنند زیاده‌روی نکنند. فرانسوی‌ها اهل‌فست‌فود یا خوردن میان‌وعده‌های پرکالری نیستند، در ضمن آنها همیشه جای ثابتی برای سبزی‌ها در بشقاب‌های خود درنظر می‌گیرند. حتی اگر غذای اصلی غذایی گوشتی باشد حجم دورچین‌ها ـ که همگی سبزی هستند ـ از غذای اصلی بیشتر است. در ضمن آنها در پختن گوشت از شیوه برشته، کباب و بخارپز کردن استفاده می‌کنند که کمتر از سرخ‌کردن مضر است.

ایتالیا؛ بخور اما کم

سن ۸۰ سال برای امید به زندگی عالی به‌نظر می‌رسد، چیزی که ایتالیایی‌ها به خاطر تغذیه سالم به آن رسیده‌اند، اما چگونه؟ رستوران‌های ایتالیایی هم در سراسر جهان شعبه دارند اما غذاهای سنتی ایتالیایی و رژیم غذایی معمول مردم این کشور ربطی به بشقاب‌های پر از گوشت و سس‌های مختلف پاستا که در این رستوران‌ها سرو می‌شود، ندارد. رژیم غذایی سنتی ایتالیایی‌ها غنی از حبوبات و سبزیجات است.

پاستا در ایتالیا بسیار محبوب است اما دکتر گانزامورو از دانشگاه میلان می‌گوید که برخلاف تصور مردم سایر کشورها، حجم پاستایی که ایتالیایی‌ها در یک وعده غذایی می‌خورند کم است و معمولا حجم اصلی بشقاب را سبزی‌ها و زیتون پر می‌کند. همچنین ایتالیایی‌ها با روغن زیتون ـ یعنی روغنی که برای قلب خوب است ـ پخت و پز می‌کنند، شیوه پخت و پز آن هم بیشتر گریل‌کردن، بخارپز و آبپزکردن است تا سرخ‌کردن.

اسپانیا؛ بادام زمینی محبوب

بسیاری از مردم جهان اسپانیایی‌ها را با تصویر مردمی در حال خوردن گاوهای کباب‌شده روی آتش به‌یاد می‌آورند و برهمین اساس فکر نمی‌کنند که رژیم غذایی آنها سالم باشد. اما دکتر باکینول در مورد مردم این کشور جنوب اروپا می‌گوید: باید اسپانیایی‌ها و سنت غذایی آنها را ستایش کرد، رژیم غذایی آنها به نوعی رژیم غذایی مدیترانه‌ای غنی از فیبر و کم‌چربی است. آنها با روغن زیتون آشپزی می‌کنند و میزان سبزی‌ها و حبوبات در غذای آنها بالاست البته اسپانیایی‌ها ماهی و میگو هم به فراوانی می‌خورند. بادام زمینی محلی و میوه‌های محلی هم در غذای آنها جای ثابتی دارد.

 

کره جنوبی : نیم‌کیلو گوشت قرمز در ماه

مردم کره جنوبی را می‌توان جزو سالم‌ترین مردم جهان با سن امید به زندگی ۷۹ ساله دانست که بین عادات غذایی این مردم و آنچه می‌خورند و سلامت آنها ارتباط وجود دارد. مردم کره‌جنوبی عموما رژیم غذایی کم‌چربی دارند که شامل توفو، ماهی، نودل و سبزی‌ها خاص غنی از مواد مغذی و سالم به نام کیمیچی است. اگرچه گوشت باربیکیو شده یکی از غذاهای مورد علاقه کره‌ای‌هاست اما میزان استفاده از آن زیاد نیست. مردم کره‌جنوبی به‌طور متوسط سالی بین ۷ تا ۸ کیلوگرم گوشت قرمز می‌خورند اما مردم آمریکا سالانه حدود ۳۰ کیلوگرم گوشت قرمز مصرف می‌کنند.

یونان؛ بادمجان و فلفل

دکتر پاستوس لازیاریداس، متخصص تغذیه در آتن می‌گوید: «مردم فعلی یونان مثل اجداد خود لاغر نیستند. در واقع مدرن‌شدن باعث شده شمار افراد چاق و دارای اضافه‌وزن دراین کشور بالا برود. متأسفانه در حال حاضر حدود ۶۰ درصد مردم یونان دارای اضافه‌وزن هستند. اما رژیم غذایی سنتی و آنچه به‌طور معمول خوراک اجداد ما بوده به‌عنوان یکی از الگوهای رژیم غذایی سالم در سراسر جهان شناخته شده است. این رژیم شامل چربی‌های اشباع‌نشده، حبوبات کامل، سبزی‌ها و میوه‌های تازه و ماهی است. در این رژیم غذایی گوشت قرمز به‌طور محدود مصرف می‌شود. به‌طور معمول در غذای مردم ما ماهی ساردین غنی از امگا۳، نان جو غنی از فیبر و سبزی‌هایی نظیر بادمجان و فلفل جای دارد.

مطالب دیگر در حوزه گردشگری را در توریسم پرس دنبال کنید.

  • farbod fahimi
  • ۰
  • ۰
‏ کوچک‌ترین کشور آمریکای لاتین چه دیدنی‌هایی دارد

کوچک‌ترین کشور آمریکای لاتین چه دیدنی‌هایی دارد

السالوادور، سرزمین آتشفشان‌های خروشان

السالوادور، کوچکترین کشور آمریکای‌لاتین را کشور آتشفشان‌ها نامیده‌اند. کشوری با حکومت جمهوری که امید به زندگی مردمانش حدود ۶۱ سال است و نزدیک به ۷ میلیون جمعیت را در خود جای داده است.  پایتخت آن سان‌سالوادور است و با هندوراس و گواتمالا هم‌مرز می‌باشد. این کشور کوهستانی است، سلسله‌های کوهستانی در امتداد مرز با هندوراس و سلسله‌ای آتشفشانی و بلندتر در جنوب دارد. آب و هوای آن در ساحل، استوایی مرطوب و بسیار گرم است، در حالی که مناطق درونی معتدل‌تر است. این کشور در تاریخ خود شاهد زمین‌لرزه‌های ویرانگر و فوران‌های آتشفشانی بسیاری بوده است.   قهوه، آتشفشان و موج‌سواری؛ شاید در نگاه اول نتوان ارتباطی میان این سه پیدا کرد، اما اگر کوچک‌ترین کشور آمریکای مرکزی را بشناسید، دیگر تصور این سه در کنار هم غیرممکن نیست. در سرزمین آتشفشان‌ها ۲۵ آتشفشان وجود دارد، اما سرزمین دهانه‌های آتشین، آنچنان هم سوزان نیست، چرا که با داشتن ۱۴ دریاچه، چندین پارک ملی و سواحل زیبا و مناسب برای انجام موج‌سواری به برگزاری مسابقات بزرگ مشهور است و هر ساله، میزبان جوانان زیادی است. اقتصاد السالوادور نیز به مزارع قهوه وابسته است. این کشور بعد از سه قرن استعمار، در سال ۱۸۲۱ به استقلال رسید؛ با این حال در طول سالیان گذشته شاهد انقلاب و درگیری‌های سیاسی مختلفی بوده است. سه شهر بزرگ و اصلی این کشور، سان‌سالوادور، سانتا آنا و سان‌میگوئل به ترتیب در مرکز، غرب و شرق آن قرار گرفته‌اند. دراین نوشتار زیبایی‌های گردشگری این کشور کوچک را معرفی کرده‌ایم.

سان سالوادور؛ فرهنگ و طبیعت

سان‌سالوادور مرکز السالوادور و شهر موزه‌ها و پایتخت فرهنگی است. بازدید از موزه کلمات و تصاویر، موزه تاریخ نظامی، موزه کودک و موزه هنر محبوب، دست‌کم دو روز وقت می‌گیرد که البته باارزش است. سان‌سالوادور پر از نقاشی‌های خیابانی است که آن را به جاذبه گردشگری رایگان و بدون هزینه تبدیل کرده است و گردشگران می‌توانند ساعت‌ها در خیابان‌‌ها بچرخند و از نقاشی‌های خیابانی آن لذت ببرند. این نقاشی‌های خیابانی ریشه در مسائل سیاسی و جنگ‌های داخلی السالوادور دارد و آنچه بر مردم این کشور رفته است و امید آنان به ادامه زندگی را به خوبی به تصویر می‌کشد.  به غیر از آنچه گفته شد، طبیعت سان‌سالوادور نیز ماجراجویان را به سوی خود جذب می‌کند. بدون‌شک هیچ‌چیز هیجان‌انگیزتر از قرار گرفتن در لبه یک آتشفشان و نگاه کردن به دهانه عظیم آن نیست. برای تجربه این هیجان، می‌توان آتشفشان بوکرون در نزدیکی پایتخت را انتخاب کرد.

 سانتاآنا؛معماری تاریخی

شهر مهم بعدی سانتاآناست. این شهر یکی از مکان‌های دلپذیر برای پیاده‌روی و کشف خیابان‌های باریک و بازارهای خیابانی است. کلیسای جامع شهر و ساختمان تئاتر از چشمگیرترین بناهای شهر هستند. تالار تئاتر سانتاآنا با معماری شگرف و تجملی خود از شاهکارهای قدیمی شهر است که بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارد. صرف‌نظر از فضای داخلی شهر، سانتاآنا پایگاهی عالی برای کشف نقاط باستانی و طبیعی است. هرم پارک آرکئولوژیکو تازمولا از مهم‌ترین بخش‌های السالوادور است که خرابه‌های آن در کاوش‌های باستان‌شناسی در منطقه‌ای به وسعت ۱۰ کیلومتر مربع پیدا شده است. بزرگ‌ترین معبد مایاها در السالوادور نیز در این مجموعه قرار دارد. از دیگر نقاط دیدنی این شهر، دریاچه لاگو‌کوتپک است که زمانی دهانه یک آتشفشان فعال بوده است. گرچه صرف‌نظر از مسائل سیاسی، مناظر طبیعی این کشور گردشگران را به سوی خود جذب می‌کند، اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که در مقایسه با کشورهای همسایه خود به‌ویژه گواتمالا، جمعیت زیادی از جهانگردان را پذیرا نیست.  طبق آخرین آمار بانک جهانی، تعداد مسافران خارجی به این کشور در سال ۲۰۱۳، نزدیک به یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بوده است. این آمار در مورد ایران ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر است.

 کلیسای جامع سان سالوادور؛ کم‌نظیر و باشکوه

کلیساها همیشه به دلیل معماری عجیب و منحصر‌به‌فردشان از گزینه‌های توریستی کشورها برای رونق صنعت توریسم هستند. کلیسای جامع  سان‌سالوادور هم از این قاعده مستثنا نیست و کلیسای آن یکی از زیباترین کلیساهای جهان است که همه‌ساله شمار زیادی از گردشگران و مسافران را به‌سوی خود می‌خواند.

 پارک ملی السالوادور؛ بر فراز تپه‌ها

این پارک با ۱۴۰ هزار هکتار زمین که روی تپه‌هایی زیبا واقع شده و طیف متنوعی از درختان را در‌بر می‌گیرد، یکی از جاذبه‌های گردشگری السالوادور است. افزون بر جذابیت این پارک برای توریست‌ها، ایجاد کمپ‌های آموزشی در آن هم موجب توجه زیاد به آن شده است.

پرنده ملی السالوادور؛ دم آبی

شاید برایتان جال باشد بدانید بسیاری از کشورها به‌صورت رسمی و غیررسمی دارای یک پرنده ملی هستند؛ به‌عنوان مثال بلبل پرنده ملی ایران است. یا عقاب طلایی پرنده ملی افغانستان و اردک پرنده ملی کانادا و طاووس پرنده ملی هندوستان است.  همچنین قرقاول سبز پرنده ملی ژاپن و پرستو پرنده ملی ایتالیا و شاهین پرنده ملی پاکستان و کبک پرنده ملی عراق و عقاب سر سفید پرنده ملی آمریکاست. پرنده ملی السالوادور هم پرنده‌ای به نام «توروگز» است که در فارسی دم‌آبی می‌خوانندش. بسیاری از پرنده‌شناسان و علاقه‌مندان به پرنده‌نگری برای دیدن دم‌آبی به این کشور سفر می‌کنند.

 دریاچه ایلوپانکو؛ جاذبه زمین‌شناسی

این دریاچه با زیبایی‌های طبیعی‌اش یکی از جاذبه‌های گردشگری السالوادور است. بسیاری از اکوتوریست‌ها برای دیدن دریاچه‌های دهانه آتشفشان‌ها و ایلوپانکو به این کشور سفر می‌کنند. بسیاری از دانشجویان رشته زمین‌شناسی و جغرافی نیز از مشتریان همیشگی سفر به السالوادور به‌خاطر این دریاچه و آتشفشان‌های جالب آن هستند.

 تازومال؛ بقایای تاریخ

از تمدن ماباها در السالوادور نیز مکان‌های باستانی چندی به‌جا مانده که از آن‌جمله می‌توان به تازومال، خودبادکرن، کاسابلانکا و چالچوپا اشاره کرد. تازومال معبدی زیگوراتی شکل است که اینک به یکی از جاذبه‌های توریستس السالوادور تبدیل شده و همه‌ساله گردشگران زیادی برای دیدن بقایای تاریخی یک تمدن به آنجا سفر می‌کنند.  تازومال در زبان انگلیسی به معنای جایی که مردم سوختند، است. جای تعجب نیست‌! زیرا در این مکان شاهد مقبره‌ها، اهرام و معابد بسیاری هستیم. این بنا به وسیله سنگ‌هایی با لایه‌بندی گچ و آهک ساخته شده است.

‌ کلیسای جامع سانتاآنا؛ معماری نئو کلاسیک

این کلیسا از خیلی جهات قابل‌توجه است و جالب‌تر از همه این است که ساخت آن اوایل قرن ۱۵ شروع شد اما ۳۵۰ سال طول کشید تا به بهره‌برداری برسد. و همین زمان و ساخت و تکمیل آن در قرن هجدهم باعث شده است نمای بیرونی کلیسا با داخل آن تضاد‌ دیدنی داشته باشد. معماری نئوکلاسیک بیرون در مقابل سبک گوتیک داخل با ستون‌های بلند شبیه درخت نخل و پنجره‌هایی که بین هرکدام یک مجسمه قرار دارد ساعت‌ها ذهن هر گردشگر را به خود مشغول می‌سازد.

مطالب دیگر در حوزه گردشگری را درتوریسم پرس دنبال کنید.


منبع سایت :
  • farbod fahimi
  • ۰
  • ۰
هشترود، سرزمین اسطوره‌ای در میان 8 رود

هشترود، سرزمین اسطوره‌ای در میان ۸ رود

استان آذربایجان‌شرقی به‌دلیل جاذبه‌های تاریخی و گردشگری فراوان خود، یکی از مقاصد گردشگران داخلی و خارجی است. آنها که با شاهنامه و ماجرای پادشاهی«ضحاک» آشنایی دارند، شاید برایشان جالب باشد که بدانند، این پادشاه اهریمنی و افسانه‌ای ایران که حکومتش هزار سال ادامه داشت، قلعه حکمرانی‌اش در ۱۱۴ کیلومتری جنوب‌شرقی تبریز و در شهر هشترود واقع شده‌است.

قلعه ضحاک یا «آژدهاک» یا «داش قلعه» در ۲۰ کیلومتری جنوب‌شرقی شهرستان هشترود واقع‌شده و نام محلی آن «نارین‌قالا» است.

نام شهر هشترود در طول سالیان اخیر چندین‌بار تغییر کرده‌است. به‌عنوان مثال حوالی سال ۱۳۴۰ این شهرستان «رضاشهر» نام داشت و در سال ۱۳۵۰ به «آذران» تغییر نام‌داد. مورخین معتقدند که به‌دلیل نزدیکی شهر هشترود به آتشکده تخت‌سلیمان، نام آن را آذران گذاشته‌اند. سال‌ها بعد، نام این منطقه تاریخی به‌دلیل جریان‌داشتن ۸ رودخانه «قرانقو»، «آیدوغموش»، «آجی‌چای»، «قلعه‌چای»، «قوری‌چای»، «لیلان‌چای»، «اجیرلو» و «قره‌قیه» در آن به «هشترود» تغییریافت.

اگرچه کوهستان سهند، دریاچه سدسهند، تالاب «یانیق»، تالاب «بزوجیق»، باغات و همچنین غار «آق بلاغ چایی» از دیگر جاذبه‌های طبیعی و اکوتوریستی هشترود محسوب می‌شوند، اما بقعه «بایزید بسطامی» عارف قرن سوم‌هجری و از بزرگان اهل تصوف، مسجدجامع، چشمه اسرارآمیز «پیرسقا» و کاخ تیمور (جن‌قیه) نیز در این شهر واقع‌شده و جاذبه‌های گردشگری این منطقه را دو چندان کرده‌است. اگر قصد سفر به این شهر تاریخی و افسانه‌ای را دارید، علاوه‌بر استفاده از راه‌آهن سراسری تهران-تبریز (ایستگاه خراسانک) می‌توانید از اتوبان زنجان-تبریز، خروجی هشترود یا جاده‌قدیم میانه-تبریز، سه‌راهی قره‌چمن به سمت هشترود یا جاده میانه-هشترود به طول ۶۵ کیلومتر استفاده‌کنید.

مطالب دیگر در حوزه گردشگری را درتوریسم پرس دنبال کنید.

منبع سایت:

  • farbod fahimi
  • ۰
  • ۰
کوهستان رنگین‌کمانی از زنجان تا میانه

کوهستان رنگین‌کمانی از زنجان تا میانه

در نقطه مرزی استان‌های زنجان و آذربایجان‌شرقی و حوالی شهر تبریز، رشته کوه‌هایی قرار دارند که به‌دلیل رنگ‌بندی بی‌نظیر آنها به «آلاداغ‌لار» یا کوه‌های رنگین کمانی نام گرفته‌اند. رشته کوه‌هایی که اگر عکس آن را به کسی که از آن مناطق دیدن نکرده‌باشد نشان دهید، تصور می‌کند که مربوط به سیاره مریخ است.

کوه‌های «آلا داغ لار» از ۳۰ کیلومتری شمال غربی زنجان در منطقه ماهنشان آغاز و تا کیلومتر ۱۲۰ اتوبان تبریز و حوالی شهر میانه ادامه دارد. برای دیدن این جاذبه طبیعی حتما باید در طول روز از اتوبان زنجان به تبریز گذر کنید. در جاده تبریز به اهر و در مسیر شهرستان خواجه نیز، سلسله کوه‌های موسوم به «آلا داغ لار» به چشم می‌خورند. به جرات می‌توان گفت که این مناطق عجیب و نادر، با ترکیب رنگ‌های متنوع، فقط مختص استان‌های زنجان و آذربایجان‌شرقی است و در هیچ کجای ایران، نمونه دیگری ندارد. البته در گستره‎هاى وسیعى از فرونشست‎هاى زمین‎ساختى جوان، مانند کویر بزرگ، گودى قم- ساوه، گودال بلورد- بافت- سیرجان، تپه‌هایی فقط با رنگ قرمز وجود دارند.

«آلا داغ لار» به‌دلیل شباهت بی‌بدیل به «ادویه»‌های رنگارنگ در بازار، متشکل از رنگ‌های سبز، قرمز، نارنجی، زرد و سفید است و بیننده در نگاه اول، تصویر ظروف فروش ادویه در عطاری‌ها در ذهنش نقش می‌بندد.

در نزدیکی این کوه‌ها، روستاهای زیادی قرار دارند که نمای خانه‌های آنها به‌دلیل استفاده از خاک قرمز کوه‌های «آلاداغ‌لار» در ترکیبات کاهگل، قرمز رنگ است. دانشمندان و زمین‌شناسان معتقدند رنگ قرمز خاک این منطقه حاکی از شرایط اکسیدان و وفور اکسیژن به منظور ترکیب با اکسیژن است. رنگ قرمز این کوه‌ها، سبب‌شده تا اسم آنها را در زبان محلی، «آلا داغ لار» یا «کوه‌های آتش» بگذارند.

بسیاری از گردشگران ایرانی و خارجی از وجود چنین طبیعت زیبا، عجیب و دیدنی آگاهی ندارند و صرفا مسافران استان‌های آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل و یا رانندگان خودروهای سنگین و ترانزیت ترکیه‌ای که در این مسیر تردد می‌کنند، از وجود چنین منطقه‌ای آگاهی دارند. این منطقه بارها و بارها سوژه عکاسان طبیعت نیز بوده است. اگر قصد عبور از اتوبان زنجان به تبریز را دارید، توصیه می‌کنیم ساعاتی در کنار کوه‌های «آلاداغ‌لار» توقف‌کرده و با گشت‌وگذار در دل آنها، از جاذبه‌های زیبای این منطقه لذت ببرید.

نکته جالب اینجاست که «آلاداغ لار» نمونه مشابه خارجی دارد و در کشور چین و در استان گانسو در جنوب شرقی این کشور، کوه‌های رنگی با ترکیب زیبای رنگ‌های قرمز، زرد، نارنجی و قهوه‌ای قرار دارند.

مطالب دیگر در حوزه گردشگری را درتوریسم پرس دنبال کنید.

منبع سایت:


  • farbod fahimi
  • ۰
  • ۰

گردشگری زمستانی

گردشگری زمستانی

گردشگری زمستانی

ورزش ها ی زمستانی، همان طور که از نام و نشان شان پیداست، جزو آن دسته از ورزش هایی تعریف و دسته می شوند که در فصل خاص و زیبای زمستان و البته شرایط ویژه قابل انجام و پی گیری هستند. ورزش های زمستانی در کنار تفریحات، گشت و گذار و هیجانات ناشی از این فصل، قابلیت جذب گردشگر را به طریقی باور نکردنی دارد، به حدی که خود به یکی از شاخه های گردشگری، به نام گردشگری زمستانی تبدیل شده است.

گردشگری در زمستان، گذشته از تکیه بر ورزش های مربوط و مرتبط، دارای قابلیت های فراوانی ست. کشورمان به دلیل دارا بودن این پتانسیل بزرگ و در حالی که در لحظه می توان هر چهار فصل را در این پهنه ی عظیم ملاحظه کرد، می تواند یکی از قطب های بزرگ جذب گردشگر باشد. درحال حاضر مناطق با قابلیت ورزش اسکی در شهر های مختلف همچون: آلوارس، یام، شیرباد، تاریک دره، نثار و بیست پیست دیگر، قابلیت این را دارند که از کشور های دور و نزدیک، همسایگان جنوبی و حاشیه ی خلیج فارس و اروپا ورزشکاران و مسافرین همیشگی را به خود جذب کنند. علاوه بر پیست های اسکی و ورزش هایی که به نوعی با برف و سرما و یخ در ارتباط اند، دیدار از مناطق برفی، آرامش و سکوت ناشی از بارش برف و تبدیل یکباره ی جنگل سبز کاج و سرو به سرزمینی با پوشش سفید برای مسافرینی که در کشورشان برف نمی بارد و تقریبا با برف و سرما بیگانه اند، قابلیت دیگری ست که نادیده گرفته شده و یا کمتر اهمیت داده شده است.

کشورهای همسایه مان، از موقعیت برفی و زمستانی خود به بهترین نحو بهره برده اند. سالن های پاتیناژ، استاندارد سازی پیست های اسکی بر اساس ضوابط و قواعد بین الملل، کوهنوردی های زمستانه و پیمایش های سطحی و ارتفاعی این فصل، موارد مشابهی ست که در کنار تبلیغات و روشنگری های مکفی، توانسته به خوبی موقعیت های خود را به جهانیان شناسانده و از گوشه و کنار و همسایه های خود توریست های جوان و به دنبال هیجان جذب کند.

مقایسه ای کوچک ما را به این نشانه هدایت می کند که تنها و تنها جای خالی تبلیغات برون مرزی در این بین خالی ست و کمی هم همت هم ترازی زیر ساخت ها با خواسته های گردشگران خارجی و ورودی را می خواهد که البته کارنامه ی چند سال گذشته، آمار تعداد گردشگران ورودی، رویداد های مختلف و مهمان نوازی زبان زد مخصوص ما ایرانی ها، جد و جهد بالای مسئولین و دست اندرکاران و کلیه ی فعالان صنعت گردشگری دال بر این مدعاست که خواستن همگی، توانستن و پیروز شدن بر هر نوع تبلیغات منفی و ایران هراسی ست.

گردشگری زمستانه نمونه ی کوچک و تنها یکی از هزاران دلیل جذاب بودن ایران برای گردشگران داخلی و خارجی ست. آنچه همه خوبان دارند، این سرزمین بیش از آن ها دارد. سرزمین چهار فصل و هزار رنگ، که اگر متناسب و مناسب بشناسانیم اش، نه تنها گردشگر جذب می کنیم، که با پدیده ی ماندگاری توریست رو برو خواهیم شد.

مطالب دیگر در حوزه گردشگری را درتوریسم پرس دنبال کنید.


منبع سایت:
  • farbod fahimi
  • ۰
  • ۰
الناز حبیبی در گفت‌وگو با صنعت و توریسم

الناز حبیبی در گفت‌وگو با صنعت و توریسم:

تلفن همراهتان را به سفر نبرید

الناز حبیبی طی سال‌های اخیر با حضور در سریال‌هایی همچون دردسرهای عظیم، دودکش، تا ثریا، سربه‌راه و… مخاطبان تلویزیونی را با خود همراه کرده است. او در رشته تدوین تحصیلکرده و این روزها ترم پایانی رشته کارگردانی را می‌گذارند و به گفته خودش، علت تحصیل در این رشته‌ها، بالا رفتن سطح اطلاعاتش در بازیگری و سینما است. حبیبی در فیلم‌های سینمایی ناخواسته، زاپاس، پیتزا مخلوط نیز ایفای نقش کرده است. با این بازیگر از سفر رفتن سخن گفتیم.

خانم حبیبی آیا سفر رفتن را دوست دارید؟ چقدر اهل سفر هستید؟

سفر را همیشه دوست دارم اما آنقدر اهل سفر نیستم که بگویم سالی چندین‌بار باید سفر بروم خصوصا در حال حاضر مشغله درسی دارم و ترم پایانی دانشگاه را می‌گذرانم.

من از کودکی سفر کردن را دوست داشتم اما الان هدف‌هایی دارم که ترجیح می‌دهم به آنها بپردازم تا اینکه زیاد سفر کنم.

گفتید، کمتر اهل سفر هستید. عده‌ای واقعا اینگونه هستند و سفر را چندان دوست ندارند. به نظرتان افراد متفاوتی هستند؟

به نظرم افراد متفاوتی نیستند، هرکس سلیقه و نگاهی دارد. ضمن اینکه فکر نمی‌کنم کسی سفر را دوست نداشته باشد، مگر اینکه علاقه خاصی به شهر محل زندگی‌اش داشته باشد. من هم سفر را دوست دارم اما فعلاً به دلیل مشغله درسی کمتر سفر می‌کنم.

راستی هدفتان از اینکه یک لیسانس در رشته تدوین گرفته‌اید و حالا هم ترم پایانی کارگردانی را می‌گذرانید، چیست؟ آیا می‌خواهید این رشته‌ها را ادامه بدهید؟

مسلما قرار نیست کار تدوین یا کارگردانی انجام بدهم اما من بازیگر هستم و باید درباره بخش‌های دیگر حرفه‌ام اطلاعات داشته باشم. مثلا اینکه بازیگر درباره نور و زاویه دوربین بداند، بسیار به او کمک می‌کند. شاید روزی بخواهم فیلم کوتاه بسازم اما قصدم از تحصیل در این رشته‌ها فقط این بود که درباره بازیگری و حرفه سینما بیشتر بدانم.

یک پیشنهاد برای سفر به یکی از نقاط ایران به ما بدهید.

هر سفری که می‌روید اگر تلفن همراهتان با شما نباشد، حتما خوش می‌گذرد و سفر خوبی خواهد بود. همه ما تنهای مجازی شده‌ایم. همه تلفن‌همراهشان کنارشان است. بسیاری از افراد نه‌تنها در سفر تلفن همراهشان کنارشان است و سعی نمی‌کنند از سفر لذت ببرند یا جاذبه‌های گردشگریرا به درستی ببینند، بلکه در مهمانی‌ها هم دست از تلفن‌همراهشان برنمی‌دارند. در مهمانی‌ها می‌بینیم که افراد دور هم هستند اما واقعا هرکس در حال چک کردن تلفنش است. من نامش را تنهایی مجازی گذاشته‌ام. مدت‌هاست از مهمان‌هایم خواهش می‌کنم وقتی کنار هم هستیم، تلفن همراهتان را کنار بگذارید تا بیشتر از با هم بودنمان لذت ببریم و به حرف‌های یکدیگر گوش بدهیم، در اینصورت زندگی معنا و رنگ زیباتری می‌گیرد. وقتی به مهمانی آمده‌ایم پس قرار است کنار هم باشیم وگرنه که دورهم جمع نمی‌شدیم. بسیاری از افراد وقت زیادی را با تلفن همراهشان در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند و این باعث می‌شود از اطرافیانشان دور شوند. با اینکه کارم طوری است که زیاد با تلفن سروکار دارم، اما خودم واقعا این موضوع را رعایت می‌کنم و سعی می‌کنم وقتی کنار خانواده و دوستانم هستم، کمتر سراغ تلفن همراهم بروم.

سفر کردن در ایران چقدر لذت بخش است؟

چند وقت پیش یک عکس زیبا در شبکه‌های اجتماعی دیدم. عکس را گذاشتند و پرسیدند، حدس می‌زنید اینجا کجاست؟ و بعد در پاسخ نوشته بود، تعجب نکنید اینجا اصفهان است. بسیار عکس زیبایی بود و هرکس که آن عکس را می‌دید، شاید با خودش می‌گفت اینجا کجای دنیاست که من سفر بروم و ببینم. آنجا اصفهان خودمان بود در یک روز بارانی. نگاه یک عکاس بود به یک خیابان بارانی در اصفهان. برخی می‌گویند کشور ما جایی برای دیدن ندارد در حالی که واقعا اینطور نیست و برای خود من سفر کردن در هیچ نقطه‌ای از ایران به اندازه ایران خودمان لذت‌بخش نیست. ایران پر از نقاط دیدنی و زیبایی است که می‌توانند مقاصد خوبی برای سفر باشند.

به نظرتان در بحث حفاظت از محیط‌زیست و امکان و جاذبه‌های گردشگری و توریستی در کشورمان آیا نیاز به فرهنگ‌سازی برای مردم وجود دارد؟

بله حتما نیاز به فرهنگ‌سازی وجود دارد. فرهنگ‌سازی از خانواده به جامعه می‌رسد. شاید هرکدام از ما به تنهایی نتوانیم کاری در این زمینه انجام دهیم اما یک حرکت دسته‌جمعی بسیار مفید و موثر خواهد بود. مثلا اگر وقتی من به پیک‌نیک می‌روم، در حفاظت از محیط‌زیست اطرافم و شیوه دور ریختن زباله کوشا باشم اما خانواده دیگری که به پیک‌نیک آمده، این موضوع برایش اهمیتی نداشته باشد، فایده‌ای ندارد. به همین دلیل می‌گویم فرهنگ‌سازی از خانواده شکل می‌گیرد. در واقع فرهنگ‌سازی از اجتماع کوچک به اجتماع بزرگ می‌رسد. اگر نگاه‌مان را تغییر دهیم و هر خانواده‌ای حفاظت از محیط‌زیست و اماکن باستانی برایش مهم شود، آنوقت می‌توانیم شاهد یک اتفاق بزرگ باشیم و یک هدف کلی را از جانب مردم در حفاظت از محیط‌زیست شاهد باشیم.

برایمان از بهترین سفری که در ایران داشته‌اید، بگویید.

سال‌ها پیش همراه خانواده‌ام سفری به فیروزکوه داشتم. بسیار به من خوش گذشت؛ خصوصا که تلفن‌همراه هم آنتن نمی‌داد و بیشتر در کنار هم بودیم.

برای سؤال پایانی یک غذای محلی به ما پیشنهاد بدهید.

غذا‌های شمالی بسیار خوشمزه هستند. من باقالا‌قاتق و کباب‌ترش را پیشنهاد می‌دهم.

مطالب دیگر در حوزه مصاحبه اختصاصی را درتوریسم پرس دنبال کنید.


منبع سایت
  • farbod fahimi
  • ۰
  • ۰
شهر سوخته، پژوهشگاه میراث فرهنگی ایران

شهر سوخته، پژوهشگاه میراث فرهنگی ایران

سیستان و بلوچستان یکی از مراکز مهم تمدن در شرق فلات ایران است. منطقه‌ای که نه تنها برای شناسایی ریشه‌های فرهنگ و تمدن فلات ایران با ارزش و دارای ویژگی‌های منحصربه‌فرد است بلکه دریچه‌ای برای آشنایی با سایر تمدن‌های شبه قاره هند، آسیای مرکزی، خلیج‌فارس و میان‌رودان است. ذکر این نکته لازم است که بعضی از باستان‌شناسان براین عقیده‌اند که جنوب شرق ایران به‌ویژه بلوچستان گذرگاه نخستین گروه‌های انسانهایی است که از آفریقا به سوی شرق آسیا مهاجرت کردند. لذا این منطقه کلیدی برای تحقیق در مورد چگونگی شکل‌گیری جوامع انسانی به شمار می‌رود. هرچند تاکنون بررسی‌های کمی درباره دوره‌های پارینه سنگی در فلات ایران صورت گرفته که مهم‌ترین آنها کشف ابزار سنگی از بستر کشف‌رود خراسان و ابزاری است که در شهر سوخته بدست آمده‌است. این ابزار همانندی زیادی با آثاری که از هیمالیا در سواحل شرقی مدیترانه کشف شده‌است دارند در بررسی‌های انجام‌یافته در مسیر و لایه‌های رودخانه‌های لادیزی، سیمسن و ماشکند تعدادی ابزار مربوطه به دوران پارینه سنگی به‌دست‌آمده که شبیه ابزاری سنگی است که در سوان پاکستان و اولدادی تانزانیا شناخته‌ شده‌است. کشف نمونه‌هایی از ابزار سنگی در اطراف شهر خاش و فلات سرحد توسط باستان‌شناس «جودیت ماروچک» بیانگر آنست که بلوچستان از دوران پارینه سنگی قدیم، میانه، و جدید محل سکونت انسان‌های این دوره بوده‌است. بیشترین ابزار سنگی مربوط به این عصر در کناره‌های دریای مکران، سدیچ و کهستک به‌دست‌آمده که شامل تیغه‌های سنگی است که به روش لوالوا ساخته شد که مربوط به ۷۵ هزار سال پیش است. با ورود انسان به مرحله شهرنشینی بقایای زیادی از واقعه‌ای مهم در سراسر منطقه باقی‌مانده که مهم‌ترین آن شهر سوخته است. شهری که در زیر سلسله‌ای از تپه‌ها با ارتفاع بین ۱۲ تا ۱۸ متر از سطح زمین‌های اطراف خود و در ۵۶ کیلومتری راه بین زابل و زاهدان آرمیده‌است. شهر سوخته یکی از نمادهای تمدن بزرگ دشت سیستان و یکی از عظیم‌ترین شهرهای باستانی ایران است. شهری در دلتای رودخانه هیرمند با قدمت ۶ هزار سال در کاوش‌های این منطقه که تاکنون صورت‌گرفته‌است. وسعت شهرسوخته بیش از ۱۵۰ هکتار است، بیش از نیمی از شهر کشف‌شده پوشیده از سفال‌ها، ابزار سنگی نیمه قدیمی و اشیا فلزی است. فشردگی این اشیا به قدری است که حرکت کاوشگران را در محوطه بسیار سخت کرده‌است. حفاری‌های شهر سوخته به طور جدی از سال ۱۳۷۶ آغاز گردید. در این کاوش‌ها معلوم شد که این شهر یکی از بزرگ‌ترین شهرهای دوران مفرغ در فلات ایران و خاورمیانه است. معماری این شهر از شاهکارهای شهرسازی است. شهر شامل سه بخش اصلی و سه بخش فرعی است. منطقه بزرگ مرکزی شامل بخش‌های مسکونی شرقی، مرکزی و بخش غربی منطقه صنعتی را در خود جای داده‌است. و در نهایت منطقه گورستان‌ها را باید نام برد.

در بخش مسکونی نظم و ترتیب در ساختمان‌ها رعایت‌شده و خیابان‌ها، کوچه‌ها و ساختمان‌ها را از یکدیگر جدا می‌کنند. مصالح ساختمانی که در این بنا به کار رفته عبارت بودند از چینه، خشت، چوب و نوعی حصیر. هر واحد مسکونی شامل ۶ تا ۱۰ اتاق بوده که شامل سقف، پله و اجاق بوده که در بین خرابه‌های این قسمت غیر از ظروف سفالی، پیکره‌های کوچک گلین و گاهی سنگی انسان و حیوانات، اشیای چوبی و حصیری و ابزار بافندگی پارچه و طناب کشف ‌شده‌است. افزون بر اینها لوح گلی کوچکی است که خط دوران ایلامی در آن یافت‌شده و مربوط به ۵۵۰۰ سال پیش است. در بنای آیینی که در سال ۱۳۷۸ کاوش آن آغاز شده دیواره‌ای با قطر ۱۲۵ سانت تا ۷۵ سانت ساخته شده‌ و دیواره‌ای به طول ۵/۳ متر هنوز پابرجاست. اشیا موجود در این قسمت استخوان، فلز، چوب، سفال و ابزار پرستشی و مذهبی مانند پیکره‌های انسان، جانور و سرپوش‌ها، طاس‌های گلی و صفحات سفالی مدور، ابزار  فلزکاری نیز در قسمت صنعتی دید می‌شود. مهرهایی که در شهر سوخته یافت‌شده بر‌خلاف مهرهای میان‌رودان مسطح است و بیشتر از سنگ صابون، سنگ مرمر، سنگ لاجورد و مفرغ ساخته شده‌اند.

نکته جالب توجه اینکه بر روی بیشتر قطعات کشف‌شده اثر مهر باقی است. مهرها بیشتر به اشکال هندسی مثل مثلث، چهارگوش و صلیبی  است. در مواردی از داخل قبور که در قسمت مربوطه در شهر کشف شده است، پارچه‌های به شکل کیسه در داخل ظروف و یا به شکل زیرانداز در قبور پیدا شده‌است. این پارچه‌ها بیشتر فاسد و پوسیده‌اند. رنگ این پارچه‌ها قهوه‌ای و گرم است که همگی منشا رنگ گیاهی دارند.

بی‌شک پیداشدن هزاران قطعه اشیای گوناگون در کشفیات شهرسوخته بیانگر ثروت و غنی این شهر و رفاه سرزمین و مردمان آن است.

با بررسی آنچه که به میراث مانده، ارتباط این شهر با روستاهای اقماری آن که تولیدکننده برخی از مواد موردنیاز جامعه بود و از طرف دیگر ارتباط با سرزمین‌های دور که از نظر مبادله کالا اهمیت دارد را درخواهیم یافت. بابررسی قبور و اشیای دفن‌شده در آنها توسط باستان‌شناسان معلوم گردیده، تاکنون هم چگونگی ساخت این قبور و هم چندین نوع از آنها کشف شده‌است. هر یک از این گروه قبور به طبقه خاصی از طبقات اجتماعی آن دوره اختصاص داشته‌است. بنابراین نوع قبور چه به لحاظ اجتماعی و چه از نظر درجه فقر و ثروت و در پاره‌ای از موارد با شغل افراد مدفون شده ارتباط دارد. اختلاف میان اشیا به کیفیت و مرغوبیت آنها از نظر ساختمانی و یا مواد استفاده‌شده در آنها بستگی به نوع ساختمان قبور دارد. به نحوی که جز کودکان که بیشتر آنان در گودال‌های ساده و عمق کم و در برخی موارد بدون اجرای مراسم سنتی دفن شده‌اند ارتباطی با جنسیت و یا سن و سال مدفونین نداشته‌است. در سایر موارد تفاوت در باورهای مذهبی و اختلاف طبقاتی موجود بین افراد آن جامعه بود. این گور‌ها را به شکل گودال دوقسمتی سردابی، چندطبقه، گورهای عمودی تک‌نفره، دو نفره و چند نفره با اشیا گوناگونی که نشان از باور آنان دارد. از میان تمامی این گور‌ها یک گونه از تدفین که تعداد آنها ولی از نظر ساختار قابل‌توجه است گور‌های سردابی و شبه‌سردابه‌ای است. این گور‌ها از دو قسمت متمایز تشکیل شده‌اند، یک گودال عمومی و یک اتاقک یا دخمه خصوصی که در جنب دخمه عمومی قرار دارد. در این گورها اسکلت، اشیا و پیش‌کش‌هایی که به همراه متوفی دفن شده‌اند برای هزاران سال به صورت سالم باقی مانده‌اند. چراکه فضای سربسته و بدون هوا از فساد و از بین رفتن زودهنگام آنها جلوگیری می‌کرده‌است. به همین دلیل اختلاط کمتری از اشیا با دیگر دوره‌ها دیده می‌شود. از ۳۴ گور سردابه‌ای کشف‌شده جمعا ۸۵۵ قطعه شیء به دست آمده‌است. بیشترین قطعاتی که  در یک گور یافت شده ۱۰۱ قطعه است. در یکی از این گور‌ها که متعلق به مردی حدودا ۲۵ ساله است با ۶۱ شیء یافت شده که به کلی از مسائل رایج، ظرف‌های سفالین و سبدهای بافته‌شده، ظروف چوبی، قاشق چوبی، بقایای انگور، مهر فلزی و بقایایی از اسکلت پرندگان و دو شی است که مشابه آن در شهر سوخته کشف نشده‌است. یکی جام پایه‌دار سفالی است که شاید نخستین کوشش بشر ساکن فلات ایران در نشان دادن حرکت و تجربه‌آموزی انیمیشن باشد و دیگر تخته بازی چوبی و مهره‌های آن است. در ساخت اتاق‌ها و دیوارهای شهر سوخته از کاه‌گل، حصیر و قطعات چوب استفاده‌شده که بیانگر آشنایی مردمان این سرزمین با هنر مهندسی است. فلاخن‌های گلوله تخم‌مرغی شکل که بیانگر سلاحی برای تدافع و شکار بود و یا مهرهایی که بر روی اشیا حک شده نشان از نظم و کنترل تولیدات در این شهر دارد. ابزار بافندگی مربوط به ۵۵۰۰ سال پیش، لوح گلی با خط عیلامی دوران اولیه عیلامیان، شانه چوبی معرق کاری‌شده که در کاوش سال ۱۳۷۹ کشف شد بیانگر آن است که هنر معرق و از آن که به چین نسبت داده شود هنری ایرانی است.

مطالب دیگر در حوزه گردشگری را درتوریسم پرس دنبال کنید.


منبع سایتنشریه گردشگری توریسم پرس
  • farbod fahimi
  • ۰
  • ۰

بومگردي در ايران چقدر ظرفيت دارد

از شمال تا جنوب با سنت های بومی

در روزهایی که بازگشت به سنت و ارزش‌های بومی، در همه‌جای دنیا طرفداران زیادی پیدا کرده، گردشگری هم از این قاعده مستثنی نمانده و این روزها در ترازوی گردشگری لوکس و گردشگری سنتی، شاید کفه به سمت دومی سنگینی کند. به‌طوری که یکی از شاخه‌های بسیار مورد‌علاقه گردشگران خصوصا گردشگران حرفه‌ای و طبیعت‌دوست بومگردی است. بومگردی یکی از انواع گردشگری بوده که مبتنی برطبیعت و زندگی در دل طبیعت به شیوه‌های بومی و سنتی است. گردشگرانی که این نوع سفر رفتن را انتخاب می‌کنند، افرادی هستند که می‌خواهند هم در دل طبیعت به آرامش و آسایش برسند و هم با شیوه‌های زندگی سنتی و طبیعی و بومی از نزدیک آشنا شوند. حتی چند صباحی نیز به شکل سنتی و بومی زندگی کنند. این روز‌ها بومگردی به یکی از پر‌طرفدارترین شاخه‌های گردشگری در جهان تبدیل شده است، چون از یک طرف ضمن احترام به شیوه‌های زیست سنتی و بومی در مورد حفظ محیط زیست نیز حساسیت‌های خاص خود را دارد. از طرف دیگر با کمک به جوامع ملی تلاش درتوسعه پایدار آن جوامع به وسیله صنعت گردشگری خواهد داشت. بومگردی از نظر مدیریتی حساسیت‌های خاص خودش را دارد و با دیگر شاخه‌های گردشگری در زمینه مدیریتی متفاوت است. در واقع در این نوع از گردشگری حفاظت از محیط زیست و احترام به شیوه زندگی بومیان هر منطقه اصل اساسی است. برای همین آموزش گردشگران و آشنایی آنان با این مسائل از اصول اساسی این نوع از گردشگری است. در بومگردی هدف نهایی، توسعه پایدار جوامع محلی به‌منظور بهبود وضعیت معیشتی آنان است، تا به این وسیله از مهاجرت بی‌رویه آنان به شهر‌ها جلوگیری شود تا جوامع محلی در مناطق خود بمانند و از زیست‌بوم‌های خود محافظت کنند. در واقع بومگردی چیزی فراتر از گردشگری تفریحی صرف است. هدف نهایی بومگردی بهبود مناطق بومی و رشد و توسعه متوازن این مناطق است. توسعه پایدار توسعه‌ای است که ضمن رفع نیازهای نسل امروز، نسل آینده را از نیازهای خود محروم نمی‌سازد.

چرا بومگردی رونق یافته است؟

بومگردی شاخه‌ای از گردشگری است که در سال‌های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این مدل از گردشگری افراد برای بازدید از مناطق دست‌نخورده و زیستگاه‌های طبیعی که مردمان بومی در آن به روش‌های سنتی زندگی می‌کنند، به سفر می‌روند. بومگردی در واقع به نوعی تلاش برای حفاظت از میراث فرهنگی و بومی مناطق بکر و دست‌نخورده نیز محسوب می‌شود. این‌گونه از گردشگری به‌منظور بهبود وضعیت زیستی بومیان هر منطقه نیز کاربرد فراوانی دارد. در ‌واقع محیط‌زیست مناطق سنتی را مقصد خود می‌داند و همچنین نحوه زندگی اجتماعی و سنتی آنان را در نظر دارد. در بومگردی ضمن برنامه‌ریزی برای محافظت از محیط‌زیست بکر و دست‌نخورده با در نظر گرفتن درآمدزایی و ایجاد اشتغال برای مردمان بومی تلاش می‌کند که به جوامع محلی و سنتی نیز سود برساند. در واقع تلاش برای حفظ و ارتقای ارزش‌های بومی و سنتی مناطق مقصد بومگردی از دیگر مزایای این نوع گردشگری محسوب می‌شود.

 در ایران چه ظرفیتهایی هست؟

خوشبختانه کشور ما ایران هم از لحاظ طبیعی و هم از لحاظ فرهنگی و اجتماعی، پتانسیل‌های قوی در زمینه بومگردی دارد. در ایران با توجه به اینکه ما پارک‌های ملی و مناطق حفاظت شده بینظیری داریم، می‌توانیم در زمینه بومگردی حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشیم. همچنین زیستگاه‌ها، آبشارها و تالاب‌های بکر همه و همه می‌توانند نقش مقاصد بومگردی را بازی کنند.

در کنار اینها شیوه زیست سنتی اقوام بومی ساکن در ایران برای هر گردشگری که خسته از زندگی مدرن و ماشینی شده است، می‌تواند جذابیت ویژه‌ای داشته باشد. در بومگردی توجه اصلی به مناطق روستایی و مردم روستاست. در ایران نیز زندگی روستایی تاریخ طولانی و غنی دارد. روستاهای ایران هم از لحاظ طبیعی و هم از لحاظ فرهنگی و اجتماعی می‌توانند مقاصد جدی برای علاقه‌مندان به بومگردی باشند. در اینجا البته باید به برنامه‌ریزی در زمینه توسعه بومگردی در روستاها بر اساس سرمایه‌ها و ارزش‌های بومی و محلی آنها در زمینه طبیعی، فرهنگی و تاریخی توجه کرد تا با ایجاد تحول در زندگی و معیشت آنان به اقتصاد مناطق کم‌درآمد روستایی در کشورمان ایران کمک شود. یکی از اصول توسعه پایدار این است که با در نظر گرفتن ملاحظات اجتماعی و طبیعی منطقه با ایجاد مناطق ویژه بومگردی و رشد و توسعه این صنعت موجب این شود زنان و جوانان در روستا‌ها مانده و از مهاجرت آنها به شهرهای بزرگ پیشگیری شود.

 کلبهها، سفیران بومگردی

در بومگردی مساله این است که گردشگر با زندگی بومیان هر منطقه از نزدیک آشنا شود، حتی خودش را جای آنان بگذارد و تجربه این نوع زیستن را برای خود به ارمغان بیاورد. برای همین هم اقامتگاه بومگردی با هتل‌ها و اقامتگاه‌های لوکس متعارف گردشگری فرق دارد. این اقامتگاه‌های بومگردی ویژگی خاص محیطی خود را دارند، در واقع این اقامتگاه بومی و محلی عمدتا در خانه‌های قدیمی بازسازی شده، برپا شده‌اند. اقامتگاه بومگردی در ایران کلبه‌ای ساده وسنتی است که با انواع وسایل سنتی و قدیمی زینت داده شده است. این کلبه به‌منظور حفظ سنت پیشینیان و فرهنگسازی ساده زیستی آماده‌سازی شده است.

اقامتگاه بومگردی اقامتگاهی برای گردشگران است که ساختار بومی خدمات، محصولات و فعالیت‌های گردشگری، ساختار محیطی بومگرا، ساختار مالکیت و مدیریت خانوادگی و مشارکت جامعه بومی و در نهایت داشتن ساختارهای مناسب زیربنایی گردشگری که ارکان و هسته‌های اصلی یک اقامتگاه است، آن را از دیگر الگوهای اقامتی مانند هتل‌ها و مهمانپذیرها متمایز می‌کنند. اقامتگاه‌های بومگردی در محیط‌های طبیعی با رعایت بالاترین سطح ممکن ضوابط زیست‌محیطی و به شکلی سازگار با معماری و سیمای طبیعی منطقه احداث شده و ضمن حداکثر تعامل با جامعه محلی، زمینه حضور و اقامت طبیعتگردان را با کیفیتی قابل‌قبول و تعریف شده در محیط‌های طبیعی فراهم نمایند. کلیه اقامتگاه‌های بومگردی ضمن رعایت اصول فنی و مهندسی که تضمین‌کننده ایمنی ساکنان ساختمان‌ها هستند، با استفاده از مصالح بومی و با بهره‌بردن از حداکثر دانش بومی و هماهنگ با محیط طبیعی و فرهنگی پیرامون خود احداث شده و طی مدت بهره‌برداری و توسعه اقامتگاه‌های شرایط بایستی تداوم داشته باشد.

 گردش بومی با شنهای داغ

کویر بزرگ مرکزی ایران بیش از یکصد کیلومتر مربع وسعت دارد و بزرگ‌ترین نمکزار ایران است. قسمت اعظم بخش‌های یکپارچه و با ارزش آن (املاح و مناظر زیبا و راه‌های ارتباطی و تاریخی و…) در استان سمنان واقع شده است. سال‌هاست در جهان که کویر از جاذبه‌های گردشگری محسوب می‌شود و حدود یک‌پنجم سطح خشکی زمین را تشکیل می‌دهند و گرم‌ترین نقاط جهان را درون خود جای داده‌اند که قادر است گردشگران ماجراجو را به سوی خود جلب کند. در کویر مرکزی ایران خصوصا در مناطق نزدیک به سمنان و شاهرود روستاهای فراوانی وجود دارد که اکنون به‌عنوان مناطق بومگردی محسوب می‌شوند. بازسازی خانه‌های روستایی و کاروانسراهای قدیمی در این سال‌ها رشد کرده است و اقامتگاه‌های زیبای گردشگری برای همه خصوصا گردشگران خارجی ساخته‌اند. این روستا سالانه گردشگران فراوانی را جذب می‌کند.

 بومگردی در جزیره

جزیره قشم، بزرگ‌ترین جزیره خلیج فارس و دریای عمان و از ۴۱ کشور مستقل دنیا بزرگ‌تر است. یکی از مقاصد اصلی بومگردی در سال‌های اخیر جزیره قشم شده است. این جزیره به طول ۱۳۰ کیلومتر در دهانه تنگه استراتژیک هرمز واقع است و از جنوب نزدیک‌ترین کشور به آن بخشی از عمان است. مساحت آن نزدیک به ۱۵۰۰ کیلومترمربع است. این جزیره در سال ۶۸ به‌عنوان منطقه آزاد تجاری شناخته شد. در این بین روستای شیب‌دراز در ۵۰ کیلومتری ساحل جنوبی جزیره قشم در مجاورت جزیره هنگام واقع است که اکنون یکی از مراکز علمی بومگردی است. زندگی مردمان بومی قشم و ماهیگیری آنان و همچنین وجود لاک‌پشت‌های زیبا در این منطقه بهانه‌ای شده است برای گردشگران که به این منطقه بروند.

 گردش در دل کوهستان

منطقه اورامانات در استان‌های کرمانشاه و کردستان یکی دیگر از مناطق بومگردی در ایران است. مردمان این منطقه سبک زندگی سنتی خود را حفظ کرده‌اند. لباس‌های زیبای مردان و زنان کرد این منطقه و غذاهای محلی آنان در کنار روستاهای سنگی و پلکانی‌اش چشم هر گردشگر علاقه‌مندی به بومگردی را خیره می‌کند. در سال‌های اخیر با برنامه‌ریزی خوب مردم محلی این منطقه تبدیل به یکی از مقاصد گردشگری شده است. اگر دولت به حمایت از صاحبان اقامتگاه‌های بومگردی بپردازد و کمک به تسهیل روند کار به نفع روستا و میراث فرهنگی آنان کند، قطعاً اورامانات تبدیل به یکی از قطب‌های گردشگری و بومگردی در ایران و خاورمیانه می‌شود.

 بومگردی در خدمت توسعه پایدار

همان‌طور که در ابتدای گزارش گفته شد بومگردی یکی از راهکار‌های توسعه پایدار مناطق محلی و بومی است. در ایران نیز این نیاز بیش از گذشته حس می‌شود. برنامه‌ریزان باید با اعتمادسازی و ایجاد فضای آرام و امن هم برای گردشگران و هم برای جوامع محلی می‌تواند به توسعه این مناطق کمک کند. در‌واقع با انگیزه و پشتکار می‌توان برای استفاده بهینه از فرصت‌های شغلی ایجاد شده به معیشت مردم این مناطق کمک کرد و هم مشارکت در امور و کمک به صاحبان اقامتگاه‌ها به مردمان محلی برای جذب گردشگر کمک کرد. همچنین می‌توان در کنار اقامتگاه‌های سنتی و بومی با ارائه خدمات ویژه همچون خوراکی‌های محلی و نوشیدنی‌های گیاهی و سالم، فروش کتابچه و فیلم‌های مربوط به جاذبه‌های منطقه، فروش صنایع دستی درآمد بیشتری کسب کرد. به هر روی باید گفت روند رو به رشد بومگردی در ایران و استقبال بی‌نظیر گردشگران داخلی و خارجی از اقامتگاه‌های بومی، می‌تواند راهگشای مسیر توسعه پایدارگردشگری در ایران و خصوصا مناطق روستایی آن باشد.

مطالب دیگر در حوزه گردشگری را در توریسم پرس دنبال کنید.

منبع سایتنشریه گردشگری توریسم پرس
  • farbod fahimi
  • ۰
  • ۰

فریبا متخصص بازیگری که عرصه نمایش را در تئاتر، رادیو، تلویزیون و سینما تجربه کرده‌.

  خانم متخصص چقدر اهل سفر هستید و سفر چه چیزی به شما بهعنوان یک انسان اضافه میکند؟

یک ضرب‌المثل قدیمی هست که می‌گوید کباب پخته نگردد مگر به گردیدن. انسان هر چه سفر کند و بگردد تجربه بیشتری کسب می‌کند و بالاخره مجبور است با آدم‌هایی که نمی‌شناسد، آشنا شود.

کلا سفر‌کردن را دوست‌دارم ولی حتما باید همسفرهای خوبی همراه آدم باشند که در کنارشان احساس خوبی هم داشته باشم، چون اگر به قول معروف جور نباشند و هر کسی بخواهد ساز خودش را بزند خوش نمی‌گذرد.

 در سفرهای داخلی که در کشورمان داشتید سفر به کدام شهر یا منطقه برایتان جذابتر بودهاست؟

من شیراز را خیلی دوست‌دارم هم جاهای دیدنی زیادی دارد و هم مردم دل‌نشاطی دارد. وجود حافظیه، سعدیه و تخت‌جمشید که نشانگر فرهنگ و تمدن ایران عزیزمان است، باعث می‌شود بیشتر این شهر را دوست داشته‌باشم.

 یک منطقه یا شهر از کشور را برای سفر و یک غذای سنتی محلی پیشنهاد بدهید؟

در سفر کاری که به زنجان برای فیلم سینمایی آباجان داشتم از سلطانیه دیدن‌کردم، درضمن، دیدن اصفهان و آثار ماندگار و معماری بی‌نظیرش را بسیار دوست‌دارم ولی متاسفانه هیچوقت قسمت نشد بریونی اصفهان را که بسیار تعریفش را شنیدم، صرف‌کنم.

 به نظرتان در بحث حفاظت از محیط و جاذبههای توریستی کشورمان چه بایدکرد که در بین آحاد جامعه حفاظت از محیطزیست و جاذبههای توریستی و گردشگری که در کشورمان کم همنیست، نهادینه شود؟ مثلا حتما شما هم مانند بسیاری از هموطنان دیدهاید که برخی در رعایت مسایل ابتدایی مثل نریختن زباله یا یادگاریننوشتن روی ابنیهتاریخی هنوز در ابتدای راه هستند یا اینکه در بازدید از اماکنتاریخی برخی بهجای اینکه اطلاعاتشان را از آن مکان تاریخی بالاببرند و یا از آن بنای تاریخی لذتببرند، بیشتر درگیر این هستند که عکس یادگاری بگیرند.

وقتی صحبت از میراث‌فرهنگی و نگهداری از ابنیه تاریخی که از نیاکان ما به‌جامانده می‌شود، پشت‌بندش باید به وظیفه ملی هم اشاره‌کرد چرا که ما امانت‌دار آن هستیم. وقتی به موزه کشورهای دیگر می‌رویم و آثار تاریخی مملکت خود را می‌بینیم، هم احساس غرور می‌کنیم و هم افسوس که چرا ما نگهدار آنها نبودیم ولی به‌نظر من مهم نیست هر گنجینه‌ای کجاست مهم این است که چطور حفظ و نگهداری می‌شود. پس ما این فرهنگ‌سازی نگهداری و حفاظت آثار نیاکان‌مان را باید به مردم کشورمان آموزش بدهیم تا این حس غرور را چند برابر کنیم و بخود ببالیم.

 شما بازیگری هستید که هنرهای نمایشی را در همه عرصهها از جمله رادیو، تلویزیون، تئاتر و سینما تجربه کردهاید. کدامیک از این عرصهها را بیشتر ترجیح میدهید؟

یک بازیگر باید مثل موم و قابل‌انعطاف باشد، برای همین در همه زمینه‌های هنری می‌تواند فعالیت داشته‌باشد.

مطالب دیگر در حوزه مصاحبه اختصاصی  را درتوریسم پرس دنبال کنید.


منبع سایتنشریه گردشگری توریسم پرس
  • farbod fahimi